افشین لاریجانی:
کاستیهای مدیران ما از روی اختیار است نه جبر
قرار ما این نیست دائماً منفی بافی کنیم نق بزنیم، به داشتههایمان باید بیشتر بپردازیم تا نداشتههایمان ،مثبتاندیشی کنیم تا شاید بار و فشار سختیها را کمتر متوجه شویم ولی آنچه معلوم است مشکلات و کاستیها در دو بخش جبر و اختیار خلاصه میشود گاهی شرایط به گونهای است که هیچ مدیری و هیچ مسئولی و هیچ دولتی نمیتواند به دلایل مشکلات تحمیلی کار را به سرانجام مطلوب برساند همانند تحریمهای قلدرانه ای که بر کشور تحمیل شده است ولی تلاش و تفکر و تدبیر و روان کردن راه ناهموار حداقل کاری است که باید انجام شود. با فشارهای بیرونی در حال مبارزه هستیم خوب همه وظیفه دارند برای کشورشان گام بردارند تحمل کنند تا از بحران عبور کنیم اما آنچه درد ماست ناتوانی مدیران و مسئولان ما است اکثر منسوبین در جای خود قرار نگرفتهاند دیدگاههای بسته، بیتجربگی، کوته نظری و صد البته راه و منش بگیرید ببرید و نگاههای پلیسی در سیستم اجرایی آن اندک تلاش مسئولان را هم به ناکجا آباد می برد اداره های ما تبدیل به مکان هایی شده است که مدیران آن مستقیما میگویند ما به تنهایی نمیتوانیم تصمیم قاطع بگیریم از امور جهادی حرف میزنند اما جرات اجرا کردن دستور واحد را ندارند نگرانند از پاسخگویی بعدی در دستگاههای نظارتی که اکثراً از داخل خود آن اداره گزارشات ضد و نقیض و درست و نادرست علیه همدیگر ارسال می شود خوب همین می شود که نظاره می کنیم اداره هایی که بیشتر دنبال آمار درست کردن هستند تا نتیجه مطلوب و کارساز!؟ می گویند فلان هکتار اراضی را در مازندران به چرخه کشاورزی بازگرداندیم این آمار نشات گرفته از آمارهای اشتباه ادارههای جهاد کشاورزی شهرهای مازندران است چرا که وقتی حکم تخریب اجرا میشود به تخریب یک گوشه دیوار یا ستون اکتفا میکنند و تقریباً هیچ اراضی بعد از تخریب زیر بار کشاورزی نرفته است.
بسیاری از این موارد در مسیر رفت و آمدهای همه قرار دارد چگونه از بازگشت به چرخه کشاورزی حرف میزنیم نمونهای از آمار سازی و فضاسازی را بیان کردم تا به عنوان مشت نمونه خروار باشد و بگوییم که اکثر کاستیها از روی اختیار است نه جبر!؟
فعلاً سرمان گرم است به آمارهای ساختگی که خبرها را میخوانیم اما باور نداریم چرا که در زندگی مردم تاثیر نگذاشته است.
فشارهای مالیاتی بر فعالان اقتصادی و تولید کنندگان،
دائم حرف از حمایت میزنند اما نهفتههایی از این فشارها داریم که واقعاً متوقف کننده است مالیات، تعرفههای برق و آب و گاز که دائماً اصلاحیه میخورد و مشترکین را بدهکار میکند، نظارتهای ظاهری به عنوان اهرم فشار نه نظارت جهت بهبود همه و همه از عوامل پنهان بی کفایتی بعضی از مدیران است.
انتخابات مجلس را هم که شاهد بودیم دنبال عدد سازی در حد مشارکت نرویم باید دنبال علت عدم حضور مردم بود، این بار خودی و ناخودی باعث کاهش آراء و حضور بودند نه عدهای که آنها را معاند مینامیم، کمی فکر کنیم مجلس ما چه کرده در این 4 سال که مردم امید به 4 سال دیگر داشته باشند و برای آنان رای بدهند در راس آن این همه هیاهو و گیت ۱ سیسمونی و گیت ۲ مهاجرت و گیت ۳ فساد معاونین و مشاورین و عدم صلاحیت برای کسانی که حق مردم را فریاد زدند مگر می توان باعث انگیزه حضور مردم شود، نماینده خودمان دکتر حاجی پور مگر در این 4 سال کم تلاش کرد، کم دوندگی کرد و برای شهر هر قدمی برداشت اما نتیجه چه شد!؟ چرا باید نماینده یک شهر برای یک موضوع کوچک مثل حل ترافیک چلاو چند سال پیگیر باشد و وزارت و دستگاه مربوط بی خیال باشد چون قدرت نظارتی مجلس تحلیل رفته است و ربطی به اشخاصی که به عنوان نماینده بودند ندارد خلاصه اینکه تا مدیران و مسئولان ما با اختیار کم کاری می کنند و از سایه خود واهمه دارند و تا مسئولی که به واسطه رابطهها مسئولیت میگیرد نه شایسته سالاری و کاربلدی ، همین وضعیت را باز هم باید شاهد باشیم.
1402/12/27