درد دل های باغدار آملی از بازار نابسامان نبود یک کارخانه فرآوری یا سورتینگ محصولات باغی تا افزایش قیمت نهادههای کشاورزی تا شعار مسئولان پشت تریبون و کاغذ
اگر باغم را بفروشم و سودش را از بانک بگیرم مقرون به صرفهتر است/ نبود یک کارخانه فرآوری یا سورتینگ محصولات باغی ضرر باغداران را چند برابر کرده است
نداشتن بازار فروش هنگام برداشت محصول از بزرگترین مشکلات این کشاورزان است، تا جایی که خود را مدیون دلال ها و واسطههای بازار میدانند که اگر نباشند محصولشان را باید تبدیل به خوراک حیوانات کنند.
چرا در منطقهای که صدها هکتار باغ وجود دارد یک کارخانه فرآوری یا سورتینگ محصولات باغی نیست، تا جلوی دورریز و هدررفت محصولات را بگیرد؟
باغداران مازندران این روزها حال خوشی ندارند، افزایش قیمت نهادههای کشاورزی، باز شدن پای دلالان در باغات مرکبات، گرانی وسایل مورد نیاز و بالا رفتن هزینههای جانبی سبب شده تا دخل و خرج باغداران در آشفته بازار رو بهروز قیمت باهم نخواند و این موضوع هم رقابتشان را برای فروش هر چه زودتر محصول و رقابت با یکدیگر بیشتر کند و با اینکه گسترش باغات در روستاهای در دستور کار دولتمردان قرار گرفته است، اما حالا این روزها کارد به استخوان کشاورزان و باغداران منطقه برسد تا جائی که یکی از این باغداران از نداشتههایش، سنگهای پیشپای توسعه کشاورزی در این منطقه و بوروکراسیهای دست و پاگیر اداری بگوید؛ لذا صبح آمل بر این شد به منظور بررسی مشکلات باغداران آملی پای درد دل یکی از باغداران و نیز فعالان بازار میوه شهرستان آمل بنشیند؛
افزایش قیمت نهادههای کشاورزی مهمترین مشکل پیش روی باغداران
حاج فضل الله توکلی باغدار نمونه آمل و مازندران روستای بزمینان در گفت گو با خبرنگار صبح آمل افزایش قیمت نهادههای کشاورزی را مهمترین مشکل پیش روی باغداران عنوان کرد و گفت: افرایش نهادههای باغی در یک سال اخیر نسبت به دوره مشابه گذشته، افزایش دستمزدها و دیگر هزینههای تولید و کاهش هرروز قیمت در کنار افزایش میزان عرضه و جولان دلالان سبب شده تا باغدار نتواندحاصل دسترنج خود را آنطور که باید لمس کند.
وی سطح باغ مرکبات خود را ده هکتار با انواع میوه ها چون هلو زعفرانی، داوودی و کرست و شلیل، مرکباتی چون گلابی و انار اعلام کرد که با هزینه و رنج فراوان به ثمر مینشیند، ادامه داد: با توجه به هزینه بالای تولید، خرید با نرخ 15 هزار تومان از باغدار و فروش باقیمت چند برابر در بازار غیرعادلانه است.
رضایتمندی باغداران منوط به حمایت جهاد کشاورزی است
این باغدار رضایتمندی باغداران را منوط به حمایت جهاد کشاورزی به این قشر دانست و گفت: چنانچه این نهاد خدماتی بخشی از نهادههای باغی را با نرخ دولتی و به وفور در اختیار باغدار قرار دهد شاید حاصل نتایج تولید لبخند رضایت را بر لبان کشاورز بنشاند اما جزء در مواردی معدود این امکان وجود ندارد و کشاورز میبایست نهادهها را با قیمت بالا از بیرون تهیه کند. بنابراین به نظر من بهتر است حمایت و تسهیلات دولت به صورت نقد نباشد و تضمینی جهت خرید محصولات با قیمت مناسب به فعالین در این زمینه باشد به طوری که حمایت دولت در موارد مالی و آموزشی، نوعی تشویق برای توسعه باغبانی و ایجاد بازارهای مناسب و راهنمایی جهت کشت محصولات مرتبط با آب و هوای منطقه می تواند بهره های فراوان را در این راستا فراهم آورد.
فروش باغ میلیاردی خیلی به صرفه تر از باغداری است
توکلی ادامه داد: چهبسا باغداران علاوه بر مشکلات مذکور در معرض حوادث طبیعی مثل برف، سرما، یخزدگی و حمله مگسهای مدیترانهای میشوند که مشکلات فراتری را برای باغداران به وجود میآورد.
وی میگوید خاک حکم ناموس را دارد و زمانی که می خواهیم از زمین بلند شویم دست روی آن می گذاریم و بلند می شویم و در واقع این خاک است که ما را بلند می کند و حال چه اتفاقی افتاده که باغداری چون من مجبور می شود تا آن را بفروشد و در واقع با کمال تاسف باید بگویم فروختن خاک در حال حاضر به نفع من است و با این همه مشکلات بگیر و ببند وزارت جهاد، کمبود آب، گرانی کود و سم و نبود، بالا بودن دستمزدها، نبود مشتری پس از برداشت محصول اگر باغ میلیاردی ام را بفروشم، پول را در بانک بگذاریم و سودش را بگیریم مقرون به صرفهتر است.
مسئولان فقط پشت تریبونها و بر روی کاغذ شعار می دهند
در لابلای حرفهایش متوجه میشوم که سخن بازرگانان و دولتمردان در مورد صادرات محصولات کشاورزی و اصلاح زنجیره توزیع، تنها پشت تریبونها و بر روی کاغذ است. با آنکه وزرای محترم جهاد کشاورزی طی این سالهای اخیر خودشان را مرد اصلاح حوزه کشاورزی دانسته و سخن از افزایش بهره وری در هکتار، توسعه آبیاری قطرهای و افزایش صادرات محصولات کشاورزی می دانند و شعار عدالت خواهی و مردم دوستی سر می دهند، اما ظاهراً وظیفه جهاد کشاورزی تنها در تخریب، ساخت و ساز باغات و دادن مجوز به کشاورزان خلاصه شده است.
توکلی که 40 سال است در روستای بزمینان باغ انواع مختلف میوه دارد و حداقل 500 تن میوه در سال تولید میکند.
او میگوید: مشکل ما یکی دو تا نیست، باید 9 ماه از سال از جیبمان برای هزینههای جانبی تولید محصول پول بپردازیم، تا شاید در سه ماه تابستان محصول را برداشت کنیم و آن موقع هم دغدغهمان بی نهایت است.
این کشاورز کهنهکار، بازار صادراتی برای محصولاتش را امری محال و غیرقابل دستیافتنی میداند و میافزاید: ورود به بازار صادراتی ادبیات خاص خود را دارد و من تنها مهارتم در تولید و پرورش محصول مناسب است.
جهاد کشاورزی دست کشاورز را که نمیگیرد، هیچ، پایش را هم میکشد
بیکیفیت بودن کود شیمیایی و سمومی که وزارت جهاد در اختیار کشاورزان قرار میدهد، دغدغه دیگر این کشاورز است که میگوید: بابت هر هکتار به ما فقط سم میدهند که باید با نمکدان روی محصولات بپاشیم، در حالی که به دلیل پایین بودن کیفیت سموم باید چند مرتبه از سم استفاده کرده و برای هر هکتار حداقل چندین کیسه کود شیمیایی لازم است.
توکلی گفت؛ جهاد کشاورزی دستمان را که نمیگیرد، هیچ، پایمان را هم میکشد. از یک طرف فشار میآورند که مزارع و باغات خود را تحت هر شرایطی آباد و رها نکنید و از آن طرف، هیچ تسهیلاتی به ما برای این کار نمیدهند..
نبود یک کارخانه فرآوری یا سورتینگ محصولات باغی
این کشاورز میگوید: بارها اطرافیان و همسرم به من فشار آوردهاند که زمینت را بفروش، در بانک بگذار و ماهانه میلیون ها تومان سودش را بگیر، اما چه کنم که جد اندر جد کار ما کشاورز و باغدار بوده و عاشق این کار هستم و دلم برای باغهای سرسبز خودم میسوزد.
توکلی میگوید: با هزار زحمت محصول را به عمل میآوریم و موقع فروش در میدان بار، قیمت محصول حتی کفاف هزینههای دستمزد کارگر که محصول را از درخت چیده نمیدهد. چرا که برای سه ماه (از بیست و پنج اردیبهشت تا بیست و پنج تیر )روزانه 80 نفر کارگر از شهرهای مختلف در این باغ مشغول به کار می باشند و دستمزدها از 150 به 370 هزار تومان در هر روز تغییر کرد و گذشته از این خانواده من هم به صورت شبانه روزی مشغول به کار می باشند.
وی گفت: بسیاری از محصولات کشاورزی دارای زمان تولید و مصرف متفاوتی هستند و تولید یا برداشت آنها معمولاً در یک زمان مشخص و کوتاه، ولی مصرف در زمان طولانیتری صورت میگیرد که صنایع تبدیلی و نگهداری میتواند با حفظ و نگهداری محصولات، در آنها به گونهای تغییر و تبدیل ایجاد نماید که امکان مصرفشان در طی سال میسر باشد اما باید پرسید چرا در منطقهای که هکتارها باغ وجود دارد یک کارخانه فرآوری یا سورتینگ محصولات باغی نداریم، تا جلوی دورریز و هدررفت محصولات را بگیرد؟
خرید چند قلم میوه میتواند از درآمد یک روز کارگر هم بیشتر باشد
توکلی با افسوس می گوید؛ همیشه بالا و پایین شدن نرخ قیمت انواع میوهها و صیفیجات، جزو مهمترین خبرها برای خانوادهها است؛ تا جایی که در چند ماه گذشته بالا و پایین شدن قیمت میوه یکی از دغدغههای اصلی مردم برای خرید اقلام خوراکی بوده است. میوههایی که قیمت خریدشان از باغها تا مغازههای میوه فروشی زمین تا آسمان فرق دارد. در حالی که این روزها روز به روز قدرت خرید مردم در حال آب رفتن است و نگاهی به قیمت میوهها نشان میدهد که خرید چند قلم میوه میتواند از درآمد یک روز کارگر هم بیشتر باشد، اما دلیل گرانی میوه آن هم در میدان تره و بار چیست؟ شاید حذف ارز ۴۲۰۰ و گرانی نهادههای کشاورزی، دلالها، انبار کردن میوه توسط وزارت صمت، صادرات و یا نبود نظارت یکی از دلایل گرانی میوه معرفی باشد.
با این حال بسیاری از مسائل این حوزه از سالها پیش مطرح بوده و تاکنون فکری به حال آنها نشده است. از جمله این مسائل، نظام توزیع سنتی است. بسیاری از کشاورزان هر ساله به دلیل نبود نظام توزیع مناسب، مجبور به فروش محصولات خود به واسطهها میشوند.
بخش کشاورزی نیازمند حمایت ویژه است
این باغدار نمونه به حضور دلالان و نقش آنها در کاهش یا افزایش قیمت میوه ها اشاره کرد و افزود: واسطههای بازار هم با خرید محصولات کشاورزی و باغی به پایینترین قیمت و فروش آنها به چند برابر قیمت، ضمن تحمیل زیان به کشاورزان، باعث رشد بیضابطه قیمت محصولات کشاورزی و نارضایتی مصرفکنندگان میشوند و تا زمانی که بین قیمت خریداری شده محصول از کشاورز، قیمت عرضه شده به میدان تره بار مرکزی بارفروشان و در نهایت فروشندگان خرد تعادل ایجاد نشود، نمیتوان انتظار داشت که قیمت میوه و ترهبار کاهش یابد و میتوان گفت افزایش هزینههای تولید محصول و هزینههای جانبی مانند سورت و بستهبندی و حمل و نقل و واسطه و بازار نقش بسیار مهمی در افزایش قیمت میوه دارد البته ذکر این نکته ضروری است که عرضه و تقاضا هم عامل مهمی در تعیین قیمت است. لذا بخش کشاورزی نیازمند حمایت ویژه است، این بخش تأمینکننده امنیت غذایی کشور و ضامن استقلال و آزادی کشور است و از وابستگی به دیگر کشورها جلوگیری میکند.
در این میان به سراغ کارگران خانم هم رفتیم تا درد و دلهای آنها را در خصوص وضعیت کارگری و دستمزدها جویا شویم زنان سرپرست خانوار و کارگری که چند ماه یا بیشتر ترک خانه میکنند و با سپردن جگرگوشههایشان به والدین خود راهی سفری میشوند که ارمغانش مبالغ اندک است و خستگی از کار در مزارع دیگران و پیری زودرسی که قامت تکیده آنان را نشانه رفته تا چهرهشان بیشتر از سن واقعیشان جلوه میکند. زنانی که نه بیمه دارند و نه عایدی ازکارافتادگی دستگیرشان میشود. این زنان جوان و سایر زنان میانسال کارگر فصلی نه پساندازی دارند و نه از جایی حمایت میشوند. یک وعده غذا با بیش از ۱۰ ساعت کار سخت سهم آنهاست که بر اثر فشار کار زیاد دیگر پا و کمری برایشان نمانده است. آرزوهای زنان کارگر فصلی در مزرعهای که مال خودشان نیست گم شده است.
خانم محسنی بانوی زحمتکشی است که بیشتر ساعت مفیدی را که باید در خانه و کنار بچه ها بگذراند اما بخاطر نیاز مالی به آمل آمده و در باغ میوه مشغول سورتینگ و جدا کردن میوه ها برای ارسال به بازار است.
وی که میوه ها را یکی یکی و با وسواس خاصی داخل سبد می گذارد همانطور که عرق پیشانی اش را پاک می کند می گوید؛ صبح زود آفتاب نزده از خانه خارج می شویم و به باغ می آئیم و تا ساعت چهار می مانیم و آنقدر که در اینجا کار زیاد است متوجه گذشت زمان نمی شویم.
این کارگر میگوید؛ شلیل و هلو و شبرنگ اگر به موقع چیده نشود سر و کله مگس مدیترانهای پیدا شده و به محصول میزند و اگر شانس بیاوریم و مگس بیدار نشود، چون بازار اواسط تیرماه از نوبرانه ها پر میشود و قیمتش آنقدر پایین میآید که نمیتواند هزینه باغداران را پوشش دهد.چطور مسئولان میوههای نوبرانه را نمی بینند؟
خانم محسنی گفت؛ زن مظهر لطافت و ظرافت است که آرامش خاطر او میتواند تأثیر مستقیمی در اهالی خانه برجا گذارد اما رفاه و آسایش ما در پیچ وخم کوره راه زندگی به رنج مداوم تبدیل شده است و کار می کنم تا چراغ خانهاش روشن باشد.
خانم نعمتی دیگر بانوی کارگر نیز به جمع ما پیوست و گفت؛ سالها قبل از طریق دوستان برای کارگری به باغ آقای توکلی آمدم و از اولین روزهای برداشت میوه ها تا به امروز حدود 25 روز است که مشغول به کار هستم.
وی در مورد بالا رفتن دستمزدهای کارگری گفت؛ دستمزدها در حالت عادی بالا رفت اما با توجه به تورم نه به صاحب باغ به عنوان کارفرما و نه به من کارگر می صرفد و بخاطر نیاز مالی مجبورم کار کنم و چاره ای هم جز این ندارم همین موضوع باعث نارضایتی هر دو طرف شده است.
وی به افزایش سرسام آور اشاره کرد و گفت؛ قیمت سبد و کاغذ سرسام آور بالا رفته و کود و سم هم که چند برابر و میوه از باغ تا بازار چند دست جابجا می شود و چه بسا در این میان دچار خرابی هم شود و این وسط فقط دلال است که بیشتر از همه سود می برد.
نعمتی به قیمت پایین میوه در باغ اشاره کرد و افزود؛ میوه های درجه یک و تازه در باغ بسیار ارزان و زیر قیمت می باشد اما همین محصول به فاصله چند ساعت در بازار با قیمت سرسام آوری که بیشتر مواقع از توان مصرف کننده خارج است به فروش می رسد.
بانوی کارگر می گوید؛ سرکارگر ما یک سفره بزرگی را برای تعداد زیادی از کارگران پهن کرده و با وجود هزینه های جانبی تغذیه، دستمزد و بیمه و … در واقع به آنها نان می رساند اما خداییش نمی صرفد و انقریب که با شرایط فعلی باغش را بفروشد که این جای بسی تاسف دارد.
وی قناعت را بهترین راه حل در شرایط فعلی دانست و گفت؛ قدیما بیشتر خانواده ها داز نظر وضعیت زندگی مساوی بودند و تجملات هم به مثل امروز نبود و با کم و زیاد هم می ساختند اما امروز یک مرد به عنوان سرپرست خانواده حتی اگر صبح تا غروب بدود از پس هزینه های زندگی بر نمی آید برای همین خانم ها هم مجبور می شوند در باغ یا کارگاهها آنهم در شرایط سخت کار کنند.
خانم دیگری چادر به کمر بسته چهرهاش تکیده است اما زرنگ و با وسواس خاصی میوه ها را گلچین می کرد با نگاهی به من گفت؛ خوشحالم که حداقل یک نفر به درد و دلهای هم باغدار و کارگر گوش می کند. من از طریق یکی از دوستان به اینجا معرفی شدم و حدود دو ماهی هم می شود که از شهر گتاب در اینجا مشغول به کار هستم و با علاقه قلبی هم ماندگار شدم و از حق نگذریم صاحب کار ما مثل پدر با ما رفتار می کند که همین عاملی برای حضور و رفع خستگی ماست.
وی که تمام حواسش به کارش است می گوید؛ با وجودی كه به رسم عرف و حكم شرع، سرپرست خانواده وظیفه تامین معیشت و نان آور خانوار دارد، زنان بی سرپرست و بد سرپرست و نیازمندی هم در جامعه هستند كه با همت مردانه بار سنگین مسئولیت خانواده را به دوش می كشند و علاوه بر ایفای نقش مادری به بهترین شكل ممكن، به عنوان كارگر در زمین های كشاورزی با كار دو برابری مردان و مزدی نصف آنان، چرخ زندگی خود را می چرخانند.
این بانوی کارگر گتابی گفت؛ در این باغ بانوان سالخورده و جوان همراه با هم مشغول سورتینگ محصول هستند كه برخی از آنان ساكن شهرهای اطراف و برخی هم از روستاهای اطراف هستند.
كار سورتینگ و بسته بندی میوه ها برای بانوان بسیار سخت و طاقت فرساست ولی هر بانو روزانه به ازای 370 هزار تومان دستمزد کار می كند و این میزان دستمزد درحالی است كه مردان روزانه دو برابر این مبلغ را دریافت می كنند.
وی می گوید؛ حاج آقا توکلی یک کارآفرین بزرگی است که با سخاوت تعداد زیادی کارگر زن و مرد را در اینجا مشغول به کار کرده و علاوه بر دستمزد حتی مقادیر زیادی انواع میوه را نیز در پایان هر روز کاری به آنها می دهد تا برای خانواده ببرند و به جرات می گویم با این لطف ایشان من به شخصه آمار دقیقی از قیمت میوه در بازار و مغازه ها ندارم.
این خانم کارگر می گوید؛ شاید گرمای هوا طاقت فرسا باشد اما اعصابم در کنار دوستانم راحت است چون اینجا همه میگویند و میخندند و فرصت غصه خوردن را از آدم میگیرند.
وی در پایان گفت؛ دولت باید از چنین باغداران زحمتکشی که تولید می کنند حمایت کند و دست آنها را بگیرد تا تولید متوقف نشود.